سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بنده های خوب خـــــــــــــــدا......سلام، خوشحالم که لحظه هاتونو میزبان هستم.

هوالنور....

بی تـــــــــو
بادی نمی‌وزد، بارانی نمی‌آید؛
بی تو نام ِ م.ن انـــــدوه است...
بی تویی ر ا مدام زمزمه می کنم و باز هم خطا...
 بی تویی را بهانه می کنیم و فراموش می کنیم که خود،
 این بی تو بودن را، برگزیده ایم...
از همان روز که بودنت را تعویض کردیم با نبودنت ...
در ازای لحظه های خوش گناه...
از همان روز که، لذت معصیت برایمان شیرین تر از لذت درک حضورت شد...
اندوه را خریدیم به جان بی جانمان؛ بی هیچ دریغی...
تا امروز...
و شاید تا فرداها...
تا دنیا، دنیاست و راه ما،
راه بلند بهانه آفرینی، برای نیامدن توست...
و در پی این بیراهه های بزرگ خودساخته؛
نگاه محزون اندوه را به دوش چشمهایمان می کشیم،
و زخم های تیره گون دل را ...
درد دارد، زخم دل و نگاه حزین چشم هایم،
 آنهم چه دردی که پایانش نیست...
دردهایی از جنس دستان آشنا...
این زخمهایی که با دشنه ی در دست،
بر چشم خسته و دل شکسته ام هر دم زده ام...
یادم باشد،فراموش نکنم که...

وقتی زخم میزنم؛ مزه مزه اش کنم...
حتما نمکش آشناست...
http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/mahdi/kamel/79.jpg


+ تاریخ یادداشت ثابت - سه شنبه 92/8/29ساعت 3:15 عصر نویسنده | قاصدک

بسم رب العشق...

در م.نِ به زبان عاشق، تاختن آسان است،

هستی ام را که بگیری و مرا از آن خویش کنی

و آنگاه گر بر سر عهد بمانم لبیک گفته ام...

آنجاست که مرغوبیت سکه و عیار دل

و عاشقی های گاه و بی گاهم مشخص میشود...

راست گفته اند که به آزمون می توان به معرفت جوانمردان عاشق رسید...

و چون ابراهیم را به آتش افکنند

و ذبح عظیم خواستندش، لبیک گفت و آتش بر او گلستان شد.

و زان پس قربانگاهی شد وعدگاه آزمودن او به عشق...

و چنین بود که در عصر عطش در حماسه ی سترگ دشت بلا

عاشقی ح س ی ن را، به تیغ عشقش آزمود،

تا همگان بدانند

اگر ابراهیم خلیل، همه ی اسماعیل جانش به مسلخِ خورشید برد؛

ح س ی ن سر و جان و هستی را فدا کرد،

تا آن ملائک که گرد مقتلش به طوافش آمده اند،

نیک بنگرند که از چه رو خطاب آورده:

فتبارک الله احسن الخالقین 1

و چنین شد که در آزمون بلند عاشقی،

ح س ی ن با ســـر سپردن به رضای دلش، که رضای او بود،

لبیکـــی به وسعت تاریخ گفت...

و بر سر نی، آیه آیه عشق را تفسیر کرد...

تا ترجمان هر قطعه از پیکری شود که همه ستایش خالق می کردند...

تا خالق نیز بر فرشتگان مسجودش

به داشتن عبدی چون ح س ی ن مباهات کند...

که این همان ح س ی ن است همان ذبح عظیم...

فدینـه بذبح عظیم 2



http://sangariha.com/i/attachments/1/1356657537771884_large.jpg


1سوره مبارکه مومنون، آیه 14

2سوره مبارکه صافات، آیه شریفه107


+ تاریخ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/8/28ساعت 11:41 صبح نویسنده | قاصدک

بسم رب العشق...

وقتی کل یوم عاشوراست...
 و مــــا همچنان در زمین کربلایت،
به کدامین تقویم می توان استناد کرد که...
هر سال دهم محرم عاشورایت تمام می شود؟
%DA%A9%D9%84-%DB%8C%D9%88%D9%85-%D8%B9%D


+ تاریخ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/8/28ساعت 11:39 صبح نویسنده | قاصدک

بسم رب العشق...

امشب؛ شکسته سبویم...

اما، عین هر روز و همیشه ام روز و شبی دگر بگذشت؛ بی هیچ تفاوت ...

و این خاصیت زمان گذران است و دلــی تنگ،از انتظار برای دیدار...

امروز خیلی دلــــم آنجا بود؛و خودم اینجـــا!

اینجـــــــایش را کشیده تر بخوان...

و بدان که وسعتی بیشتر داشت از آنجا...
695414-039.jpg


+ تاریخ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/8/28ساعت 11:38 صبح نویسنده | قاصدک

هوالحق

ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة

امیرالمومنین علی(ع)


حسنه همان همسر صالح است
 


kak_vy-brat-_zheniha_1.jpg



نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله:

«هنگامی که زن و شوهر به یکدیگر می نگرند،

خداوند متعال به نظر رحمت به آن ها می نگرد و چون دست یکدیگر

را به محبت می گیرند، گناهانشان از میان انگشتانشان می ریزد.»


49a6e51a0a45b8a27e43ab740dc0c5cb-425

+ تاریخ یادداشت ثابت - سه شنبه 92/8/8ساعت 1:8 عصر نویسنده | قاصدک