هوالنور...
نمیدانم کـُجا ؟
کـِی ؟
کـُدام روز ؟
چه شد ؟که یـادت از دَستـم افتادو
حاصِلَش تمـام ِ زمـین خوردن هایم استــــ !
دلم می خـواهـد آرام صـدایتـــ کنـم :" اللّهُمـَّ یـا شـاهـِدَ کُـلِّ نـَجْـوی
"و بـگـویـم :تـو خـود ِ آرامـشی و م.ن خـود ِ خـود ِ بیـقـراری . . .